دسته بندی | زمین شناسی |
فرمت فایل | |
حجم فایل | 827 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 23 |
من به سادگی به شما خواهم گفت که “اون منم! در همه جا!” چرخه آب، که با نام چرخه یهیدرولوژی نیز شناخته می شود، وجود و حرکت آب را در رو و زیر زمین و بالای سطح زمیننشان می دهد. آب در زمین همیشه در حال حرکت است و همیشه در حال تغییر شکلمی باشد، از مایع به بخار ،به یخ و دوباره بازگشت به حالت اول. چرخه آب میلیاردها سال استکه در حال کار است و زندگی همه چیز روی زمین به آب بستگی دارد؛ زمین بدون آب غیرقابل سکونت خواهد شد.توده های هوا، ابرها را در اطراف زمین به حرکت درمی آورند. قطعات ابر با یکدیگر برخورد کرده،رشد می کنند و به شکل بارش به سمت پایین می آیند. قسمتی از این بارش به شکل برف برروی توده های برفی و یخچال ها تجمع می یابند. برف در نقاط گرم تر ذوب شده و به شکل نهرجاری می شود و تبدیل به برفاب می شوند. بارش ها بر روی سطح اقیانوس ها ریخته می شوند وقسمت دیگری از آن نیز بر روی زمین می بارند که در اثر جاذبه روی سطح زمین جاری شده وتبدیل به رواناب سطحی می شوند.بعضی از رواناب های سطحی وارد رودخانه ها شده و در نهایت به سمت اقیانوس ها حرکتمی کنند؛ برخی دیگر نیز به صورت آب شیرین در دریاچه ها و رودخانه ها تجمع پیدا می کنند.تمام رواناب های بر روی سطح زمین جاری نمی شوند و قسمت زیادی از آنها به زیر زمین فرومی روند (نفوذ). بخشی از این آب نفوذ یافته، به اعماق پایین تر رفته و آبخوان ها را تغذیهمی کنند (سنگ های زیرسطحی اشباع از آب) و حجم زیادی از آب شیرین را برای مدت هایمدید نگهداری می کنند.بخشی از آب زیرزمینی نیز نزدیک به سطح زمین باقی می ماند و مجدداً به شکل تراوش بهبدنه های آبی (و اقیانوس ها) باز می گردند و مانند تخلیه آب زیرزمینی عمل می کنند. برخیدیگر نیز به صورت چشمه های آب شیرین از زیر زمین بیرون می آیند. در طول زمان، این حجمآب در حال حرکت است و هر از چند گاهی بخشی از آن به اقیانوس ها ختم می یابند که هماننقطه شروع است، و باز مجدداً این مسیر طی می شود.
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 72 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 31 |
مقد مه:
یکی از مباحث جدید در دانش حسابداری، نگرش نوین به منابع انسانی به عنوان یکی از موثرترین عوامل مولد در ایجاد درآمد موسسات است. در این مبحث، ارزش اقتصادی منابع انسانی مثل دارایی با اهمیت موسسه تلقی و امکان ارائه آن در صورتهای مالی مطرح می گردد.
امروزه رسمیت و عینیت سازمانها با منابع انسانی آنها شناخته میشود و اهمیت دادن به منابع انسانی به عنوان اساس و محور کار مدیریت سازمانها میباشد.توسعه و ارتقای سطح علمی انسانی در شرایط فعلی که با تغییرات و فناوریهای جدید روبرو هستیم به عنوان یکی از عوامل کارایی هر سازمان به حساب میآید.
در حقیقت رشد دانش و مهارت کارکنان و ایجاد تغییر و تحول در انجام وظایف از جمله اموری است که سازمان را از دو بعد اقتصادی و اجتماعی یاری میرساند از بعد اقتصادی آن را کارآمدتر و اثربخشتر مینماید و از بعد اجتماعی موجب بالا رفتن رضایت مراجعان و مصرفکنندگان خدمات سازمان میشود. این امر نهایتاً منجر به بهره وری سازمان و نیروی انسانی میشود، توسعه منابع انسانی و افزایش بهره وری به عنوان یک ضرورت، جهت ارتقای سطح زندگی بشر و پی ریزی جوامع مرفهتر، آرامش و آسایش انسانها همواره هدفی والا برای همه دولتها و سازمانها تلقی میشود. بنابراین بدون تردید در نظام صنعتی متحول امروزی نخست کوشش در شناخت مفاهیم بهره وری و سپس تلاش در تعیین عمل موثر در افزایش آن، یکی از شرایط ضروری برای تحقق رشد و توسعه اقتصادی و رفاه اجتماعی می باشد. تحقیقات جهانی نشان داده که ارتباط مستقیم بین رشد توسعه منابع انسانی و سطح بهره وری وجود دارد.
امروزه سازمانها برای حفظ خویش در دنیای متغیر کنونی در تلاش طاقت فرسایی به سر میبرند. این تلاش دربردارنده رشد و هماهنگی با تغییرات بازار، بهسازی کیفیت محصولات و حفظ تعادل و توازن است تحقق این ساعی سازمان بستگی به استعداد و انرژی و عملکرد کارکنان دارد و منابع و نیروی انسانی به عنوان یک مزیت رقابتی منحصر به فرد و سرمایه عمده سازمان مطرح و تاکید شود. بنابراین ساز و کاری که میتوان به وسیله آن به منابع انسانی اهمیت داد و از آن به عنوان یک سرمایه بیپایان و پایدار در جهت بهره وری و پویایی سازمان بهره گرفت آموزش به منظور توسعه نیروی انسانی است. یکی از عوامل کارایی و اثربخشی هر سازمان توسعه و ارتقای سطح علمی- منابع انسانی آن سازمان است در حالیکه دقت در روند انتخاب و گزینش و استخدام میتواند به داشتن بهترین کارکنان و نیروی انسانی برای پیشبرد اهداف سازمان اطمینان بخشد اما رشد دانش و مهارت کارکنان و در نتیجه ایجاد تغییر و تحول در انجام وظایف کمک بسیار موثرتر و کاراتر به بهبود بهره وری در سازمان میکند. بهره وری مفهومی است جامع و کلی که افزایش آن به عنوان یک ضرورت جهت ارتقای سطح زندگی، رفاه بیشتر، آرامش و آسایش انسانها که هدفی اساسی برای همه کشورهای جهان محسوب میشود همواره مدنظر دستاندرکاران سیاست و اقتصاد و دولتمردان بوده و میباشد .
یکی از راهکارهای مهم توسعه نیروی انسانی برنامه ریزی استراتژیک و تغییر در نگرش و کیفیت زندگی شغلی کارکنان است که نهایتاً منجر به بهره وری میشود.
توسعه منابع انسانی زمانی اهمیت ویژه مییابد که در سازمانهای ستادی وسیعی چون: وزارتخانه یا منطقه آموزشی یا دانشگاهی مستقر شود در این دسته از سازمانهای ستادی وظیفه توسعه منابع انسانی با توجه به حوزه عمل آنگاه در یک واحد مستقل به نام مدیریت توسعه منابع انسانی و گاه تحت پوشش معاونت طرح و برنامه قرار میگیرد بنابراین آموزش یا توسعه زیر مجموعه یک نظام گستردهتر به نام مدیریت منابع انسانی است.
توسعه منابع انسانی به آموزش و توسعه فعالیتهای انسانی در سازمانهای مرتبط است و کمک میکند تا شرایط فرهنگی خاصی ایجاد شود که در آن کارکنان به پتانسیل بالقوه برای بهرهمند شدن از افراد و سازمان دست یابد در این حالت توسعه منابع انسانی خود را به صورت خیلی نزدیک با بهره وری و توسعه سازمان در یک راستا و هماهنگ میبیند.
اهداف توسعه منابع انسانی:
به طور کلی توسعه منابع انسانی باید به دنبال ایجاد هدفهای زیر باشد
1- ایجاد آگاهی علمی و ارتقای سطح اطلاعات و دانش کارکنان2- ارتقای قابلیتها و تواناییهای کارکنان و سازمانها -3 ارتقای سطح آگاهی اجتماعی کارکنان سازمانها -4 توسعه مهارت و تواناییهای انجام کار -5 به روز کردن اطلاعات کارکنان و بهبود عملکرد آنها-6 ترفیع شغلی و آمادهسازی برای ترفیع شغل کارکنان-7 آشنا کردن کارکنان جدید با هدفهای سازمان و آشنا کردن کارکنان قبلی با هدفهای جدید سازمان 8- رشد شخصیت و ارزشها و حل مشکلات و مسایل و اختلافات کارکنان و رسیدن به اهداف تدوین شده سازمان
امروز توسعه منابع انسانی تنها با آموزشهای تخصصی و فنی حاصل نمیشود بلکه باید از طریق نظام آموزشی جامع به پرورش کارکنان سازمان پرداخت. یعنی کارکنان سازمان در ابعاد مختلف پرورش دهد تا به آن کارایی مورد نظر دست یابند.
فصل اول :
تعریف حسابداری منابع انسانی
حسابداری منابع انسانی عبارت است از شناسایی و ارزیابی منابع انسانی موسسه و گزارشگری به اشخاص ذینفع. در این تعریف سه بخش اساسی پیرامون منابع انسانی وجود دارد:
• شناسایی: تشخیص کمیت و کیفیت منابع انسانی و تهیه آمار مناسب.
• ارزیابی: اندازه گیری ارزش اقتصادی و تعیین میزان مالی منابع انسانی.
• گزارشگری: تنظیم و ارائه گزارشهای مالی مناسب در مورد منابع انسانی.
درباره مفاهیم مدیریت و وظایف مدیران،در ادبیات مدیریت بسیار بحث شده است. در سالهای اخیر تحولات بسیاری در فنون مدیریت رخ داده و رویکردهایی نوین در مدیریت سازمانها مطرح شده و نقش مدیر از نقشهای فرماندهی و کنترل به نقش مربیگری تغییر یافته و دو مقوله کارایی و اثربخشی محور توجه مدیران قرار گرفته است. روند تحولات در اقتصاد دانشمحور موجب رشد فزاینده پدیدههای جهانی شدن و جامعه اطلاعاتی شده است و در راستای این تحولات، الگوی مدیریت تغییر یافته و توجه به رویکرد مشتری مداری، توان افزایی کارکنان و تغییر در سبکهای رهبری، الزام آور شده است.
تاثیر این تحولات در سازمانها به صورت انهدام سازمانهای سنتی و تشکیلات استخدامی مشاهده میشود. روند کلی حرکت از سا زمانهای کارمندی و مبتنی بر استخدام انبوه، به سمت سا زمانهای شبکهای، نیاز به بازنگری در شیوههای مدیریتی را دیکته میکند.
سرمایههای انسانی در سازمانهای دانشمحور1، نقش و اهمیت ویژهای یافته و مدیریت سرمایههای انسانی و دانشگران2 در سازمانهای امروزی، به رمز موفقیت تبدیل شده است.
قدرت واقعی رئیس رو به زوال رفته است. متمرکز شدن قدرت در بالا، در دست کسی که دانایی و منابع لازم را برای کنترل و هدایت کل سازمان دارد، میتواند شیوه مناسبی برای اداره سازمانهای بیتحرک و بوروکراتیک و یا اداره امور جاری و تکراری باشد؛ اما بدون شک این شیوه مدیریت در زمانه تغییرات پرشتاب، آشوبگونه و پیشبینیناپذیر جوابگو نیست. اداره سازمانهای امروز، کارکنان مسئولیت پذیررا میطلبد که قادر به تصمیم گیری هستند تا رضایت مشتری را بدون وقفه فراهم آورند.
در این راستا در سازمانهای امروز سود تعریف جدیدی دارد. سود عبارت است از مورد تقدیر و تمجید قرار گرفتن مدیر از سوی مشتریانی که خدمات خوبی از سوی کارکنان توانمند و مسئولیتپذیر دریافت میکنند. در این سازمانها مدیران در نقش مربی یا مرشد به توانافزایی کارکنان خود میپردازند. این کارکنانِ توانمند هستند که با دلسوزیها و ارائه خدمات بیش از انتظار به مشتریان، آنان را به طرفداران پروپا قرص سازمان تبد یل میکنند.
ازاینروست که تعریف کیفیت نیز در قالبی جدید ارائه میشود. کیفیت یعنی رضایت مشتری. سازمانی با کیفیتتر است که مشتریان راضی تری داشته باشد. کارکنان هر سازمان مشتریان داخلی آن تلقی میشوند. رضایت مشتریان خارجی در گرو مشتریان داخلی است. بنابراین برخلاف قرن گذشته که ارزشمندترین داراییهایی یک سازمان ابزار تولید بود، امروزه کارکنان کارامد و دانشگران، سرمایههای سازمان تلقی میشوند. البته این سرمایهها شمشیر دولبه هستند. چنانچه بدرستی مدیریت نشوند، به قول مایکل دل، میتوانند به بزرگترین تهدید برای سازمان بدل شوند.
براساس دیدگاه مبتنی بر هوشمندی3 در مدیریت سرمایههای انسانی، کار اصلی مدیران در هر سطحی از مدیریت که باشند «توسعه هوشمندی کارکنان» است. در این رابطه مدیر باید پیوسته درصدد شناسایی هوشمندیها در کارکنانش باشد و تلاش کند تا آنان را برکارهایی بگمارد که در مسیر هوشمندی هایشان باشد، تا این هوشمندیها به توانمندی تبدیل شود؛ «هرکسی را بهرکاری ساختند!» بنابراین کار مدیر صرفنظر از بزرگی یا کوچکی حیطه مدیریتش، این است که هوشمندی و استعداد همکارانش را تشخیص دهد و فرد مناسب را برای کار مناسب انتخاب کند و با تشکیل تیمهای کاری متشکل از هوشمندیهای مکمل بهره وری، سازمان یا بخش تحت مدیریتش را بهبود دهد. در این مسیر مدیر باید بداند که انسانها دارای چهار بعد جسم، قلب، مغز و روح هستند و توجه به همه این ابعاد است که انگیزه کار را در کارکنان تقویت میکند تا همه توان و هوشمندی خود را در سازمان بهکار گیرند.
روند تحولات حسابداری ، چهار مرحله «حسابداری سیاههنویسی» ، «حسابداری مالی» ، «حسابداری مدیریت» و «حسابداری اجتماعی- اقتصادی» را دربرمیگیرد که حسابداری کمابیش سه مرحله اول را طی کرده است و چا لش آینده حسابداران، پیاده سازی مرحله چهارم حسابداری است که «حسابداری منابع