دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 42 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 33 |
دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)
دارای رفرنس دهی استاندارد
فرمت : DOC
تعداد صفحات : 33
بخشی از متن
درمان شناختی- رفتاری برای زوج ها و خانواده ها، امروزه اصلی مهم در درمان است. کاربرد CBT برای مشکلات روابط خصوصی، تقریبا پنجاه سال قبل در نوشته های آلبرت الیس آمده است که نقش برجسته شناخت را در مسایل زناشویی نشان می دهد. الیس و هارپر و همکارانش معتقد بودند که ناکارامدی ارتباط زمانی اتفاق می افتد که افراد 1) بر عقاید غیر واقعی یا نامشخص خود در رابطه با طرفین پافشاری کنند. 2) ارزیابی های منفی دارند وقتی فرد و رابطه مطابق با انتظارات غیر واقعی آنها عمل نمی کند، زمانی که فرایندهای منفی شناخت صورت می گیرند: فرد عواطف منفی را تجربه می کند (عصبانیت، ناامیدی و اوقات تلخی) و شیوه های رفتاری منفی در رابطه خود در پیش می گیرد(داتیلیو، 2010؛ ترجمه خواجه، سجادیان و بهرامی، 1391).
در دهههای 1960 و 1970، رفتار درمانگران برای پرداخـتن بـه رفتارهای مشکلدار بزرگسالان و کودکان از اصول نظریه یادگیری استفاده کردند. بسیاری از اصول و روشهای رفتاری که در درمان انفرادی از آنها استفاده میشد، بعدها برای زوجهای ناراضی و پس از آن برای خانوادهها به کار گرفته شد. به عنوان مثال، استوارت (1969)، لیبرمن (1970) و وایس، هوپس و پاتـرسون (1973) برای تسهیل تعاملهای ارضاکننده زوجهای مشکلدار و خانوادهها از نظریه تبادل اجتماعی و اصول یادگیری عامل استفاده کردند (به نقل از داتیلیو و بیرشک،a 1385). این کار باعث شد که تحقیقات بعدی زوج درمانگران به سمت شناسایی اهمیت مداخله عـوامل شـناختی و الگـوهای تعاملی رفتار سوق داده شود. قبل از ارایـه نـظریههای اصـلی خانواده درمانی، اینگونه مطرح شده بود که شناختارها را میتوان به عنوان بخش فرعی درمان در الگوی رفتاری مورد استفاده قرار داد (مارگولین و وایس، 1978)، اما در دهه 1980 عـوامل شـناختی در کـانون اصلی توجه منابع پژوهشی و درمانی زوجها قرار گرفتند و مـستقیمتر و سـاختارمندتر از آنچه در سایر رویکردهای نظری زوج درمانی وجود داشت، وارد درمان شدند (باکوم1987؛ داتیلتو،1989؛به نقل از داتیلیو و بیرشک،a 1385). با مطرح شدن تحریفهای شناختی و ادراکات نادرست در درمان زوجها، توجه درمـانگران بـه اسـتنباطها و باورهای طرفین نسبت به هم معطوف گشت و استفاده احتمالی از ایـن باورها برای پیدا کردن راهی برای رهایی از بنبستهای رابطهای، مورد توجه قرار گرفت. ارزیابی شناختی و روشهای مداخلهای، از درمان انـفرادی بـه عـاریه گرفته شد و برای استفاده در مورد زوجها مطابقت داده شد. همانند درمان انفرادی، برای تقویت قابلیت زوجـین در ارزیـابی و تغییر شناختارهای مشکل ساز، مداخلات شناختی-رفتاری مربوط به زوج طراحی شد که این مداخلات باعث کسب مهارتهای ارتباطی و حـل مـشکل نـیز میگردند(داتیلیو و بیرشک، a1385).
فرایندهای شناختی ستون اصلی روش شناختی-رفتاری برای بدکارکردی رابطه هستند. باکام، اپستین، سایرس و شر (1989) شناخت هایی را که به طور مکرر در طی روند آشفتگی ارتباط بروز می کردند را سنخ شناسی کردند. اگر چه هر سنخ یا هر نوع یک شکل نرمالی از شناخت انسانی است، هر یک مستعد تحریفاتی هستند. این فرایندها شامل(داتیلیو، 2010؛ ترجمه خواجه و همکاران، 1391):
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 25 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 16 |
دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)
دارای رفرنس دهی استاندارد
فرمت : DOC
تعداد صفحات : 16
بخشی از متن
اکثر پژوهشگران پذیرفتهاند که کارکردهای اجرایی، خود تنظیم شوندهاند و تـوانایی کـودک را در بـازداری، خود تغییری، برنامهریزی، سازمان دهی، استفاده از حافظۀ کاری، حل مسأله، هدفگذاری برای انجام تکلیف و فعالیتهای درسـی نشان میدهند(ویلکات و همکاران، 2005؛ زلازوو همکاران، 2003). کارکردهای اجرایی و توجه، کانون نظریههای اخیرعصب-روانشناختی کـودکان در مـعرض خطر ناتوانی، به ویژه کودکان ناتوان در یادگیری و کودکان مبتلا به اختلال کمبودتوجه-بیش فعالی است(سیدمن ، 2006).
کارکردهای اجرایی عصبی-شناختیساختارهای مهمی هستند که با فرآیندهای روانشناختی مسؤول کنترل هوشیاری،تفکر و عمل مرتبط میباشند.اگرچه کارکردهای اجرایی در درجه اول از چشمانداز عصبی-شناختی مطالعه شدهاند ولی در سالهای اخیر تحول و آسیبشناسی آنها مـورد عـلاقه صاحبنظران بسیاری بوده است(زلازو و مولر،2002).
کارکردهای اجرایی،کارکردهای عالی شناختی و فراشناختی هستند که مجموعهای از تواناییهای عالی شامل خودگردانی، بازداری، خودآغازگری، برنامهریزی راهبردی، انعطاف شناختی و کنترل تکانه را بـه انـجام مـیرسانند(ویانت و ویلیس، 1994).در واقع،کارکردهایی همچون سازماندهی، تصمیمگیری، حافظهء کـاری، حفظ و تـبدیل،کنترل حـرکتی، احساس و ادراک زمان، پیشبینی آینده، بازسازی، زبان درونی و حل مسأله را میتوان از جمله مهمترین کارکردهای اجرایی عصبشناسی دانست که در زندگی انجام تکالیف یادگیری و کنشهای هوشی به انـسان کـمک مـیکنند(بارکلی،1998؛ ولشو پنینگتون،1988؛ به نقل از علیزاده، 1385).
دسته بندی | روانشناسی و علوم تربیتی |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 41 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 27 |
دارای منابع کامل (فارسی و انگلیسی)
دارای رفرنس دهی استاندارد
فرمت : DOC
تعداد صفحات : 27
بخشی از متن
در این بخش از این فصل به بررسی بیماری آرتریت روماتوئید، سبب شناسی و نقش عوامل روانی در بروز این بیماری، و درمان این بیماری میپردازیم.
آرتریت روماتوئید (RA) بیماری سیستمیکی است که با پلی آرتریت التهابی در مفاصل بزرگ و کوچک و علایم عمومی مشخص میشود. این بیماری نمونه شاخص آرتریت التهابی با ویژگیهای بالینی مشخص نظیر سفتی صبحگاهی، قوام ژلهای و بهبودی علائم با فعالیت است. اکثر بیماران دچار درجاتی از تخریب استخوان و غضروف و نیز درگیری غلافهای تاندونی میشوند؛ در بسیاری از بیماران این فرایند منجر به تغییر شکل و افت چشمگیر عملکرد میشود (آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران، 1387). آرتریت معمولا به هر مفصلی حمله نمیکند ولی در مفاصل کوچک مانند مفاصل انگشتان دست یا مچ دست و پا بیشتر مستقر میشود؛ گرچه گاهی مفاصل بزرگ مانند ران، زانو و شانه دچار این بیماری میشوند (اطاری و اطاری،1386).
آرتریت روماتوئید جزو شایعترین بیماریهای خود ایمنی است؛ و شیوع آن در ایالات متحده، آفریقا و اروپا مشابه است، اما در جوامع آسیایی کمی پایینتر است. نسبت ابتلا زن و مرد 3 به 1 است (آندرلوئی و همکاران، 2007، ترجمه ارجمند و همکاران، 1387). شیوع بیماری با افزایش سن زیاد میشود و اختلاف از نظر شیوع جنسی در سنین بالا کاهش مییابد. بیماری اکثراً در دهه چهارم و پنجم زندگی شروع شده و در 80 درصد بیماران بین 50-35 سالگی بروز مینماید (کاسپر و همکاران2012؛ ترجمه منتظری، 1391).
علت اصلی این بیماری ناشناخته است و هنوز مشخص نشده است که جرقهای که این بیماری التهابی را روشن میکند از کجا زده میشود. فرضیه چند بعدی در مورد آرتریت روماتوئید چنین است که در این بیماری، عوامل ژنتیکی، ایمنی شناختی و روانی – اجتماعی به اهم تعامل میکنند (زیتلین،1977؛ به نقل از فروزش یکتا و همکاران، 1381). گسترش این بیماری رویدادی است که با واسطه نظام ایمنی صورت میگیرد. در واقع آرتریت روماتوئید یکی از بیماریهای خود ایمن است که در آن نظام ایمنی به بافت سالم خودی حمله میکند (ولمن، 1988، ترجمه نجاریان و همکاران، 1375؛ اطاری و اطاری، 1386)؛ و همچنین سیستم ایمنی واسطهای است بین تعیین کنندههای آسیب شناسی فیزیولوژکی، بیوشیمیایی، و غدد درون ریز از یکطرف، و رویدادهای روانی – اجتماعی از طرف دیگر که توسط دستگاه عصبی مرکزی پردازش میشوند (ولمن، 1988، ترجمه نجاریان و همکاران،1375).